انتهای داستانم شنیدنیست…
من خواستار او بودم و او خواستار او….
*
*
تنها صدای پایت کافی ست
تا دوباره در هوای آمدنت جان بگیرم!
تو همیشه دعوتی!
راس ساعت دلتنگی
*
*
وقتی مرا در “آغوش” میگرفت چشمانش را می بست…
نمیدانم از احساس زیادش بود یا خود را در “آغوش” دیگری تصور میکرد؟!؟!
*
*
من ، تو ; ما
یادت هست ؟
تمام شد …
حالا : تو ، او ; شما
من هم به سلامت . . .
*
*
هرچی سرم شلـــــــــــــــــوغ شد
رو قلبِ من اثر نذاشت
بدون ِ تو دنیـــــــــــــــای من انگار تماشاگر نداشت….
*
*
خیلی سخته که عشقت و با کسه دیگه ای ببینی
بعد اس ام اس بدی کجایی؟
بگه تو قلبتم…
*
*
خانه ات سرد است؟
خورشیدی در پاکت می گذارم و برایت پست می کنم.
ستاره کوچکی در پاکتی بگذار و به آسمانم روانه کن.
بسیار تاریکم…
*
*
آدمهای دنیای من
فعل هایی را صرف می کنند
که برایشان صرف داشته باشد!!!…
*
*
لغتنامه ی دنیا را باید آتــــش زد!
جلوی واژه ی نبودن نوشته اند:عدم حضور شخص یا چیزی…
همین!
چقدر نبودن تو را ساده فرض میکنند…
*
*
قهوه ی تلخم را بهم زدی،شیرین شد…
پس اگر به زندگی ام بیایی بهشت در انتظار ماست
*
*
دل عاشق مثه الماسه ، خيلي قشنك و محكم ، هيجكس نميتونه واردش بشه
و اكر كسي وارد شه ديكه نميتونه خارج بشه و فقط يه راه داره
بايد بشكنيش…
*
*
عاشقـــــــــــــم گر نیستی
لطفی بکن
نفرتــــــــــــ بورز…..
بی تفاوت بودنت هرلحظه آبم میکند…
*
*
میون ِ قلبای امروزیِِ ما
نمیدونـــــــــــــــــــــــم چرا نمیشه پُل بست……
*
*
عشق یعنی خطط یه ایرادی پیدا کرده، کلی هم مزاحم داری
ولی عوضش نمیکنی!
نکنه یه روز زنگ بزنه وبشنوه “دستگاه مشترک مورد نظر خاموش میباشد”